برنامه های کشوری مراقبت ازنوزادان
برنامه هاي كشوري مراقبت از نوزادان
اهداف درس ؛پس از يادگيري اين مطالب، فراگيرنده قادر خواهد بود :
مراقبت اوليه نوزادان را شرح دهد
مراقبت هاي فوري پس از تولد را شرح دهد
ضريب آپگار، مراقبت از بند ناف، چشم ها و پوست را توضيح دهد
حفظ دماي بدن نوزاد و عوارض آن را شرح دهد
شير مادر و نحوه شروع آن در بدو تولد را شرح دهد
معاينه كلينيكي نوزاد را بداند و اولين معاينات نوزاد را توضيح دهد
دومين معاينه نوزاد پس از تولد را شرح دهد
اندازه گيري نوزادان را توضيح دهد
غربالگري نوزادان را شرح دهد
نوزادان پر خطر و علل در معرض خطر قرار گرفتن نوزادان را شرح دهد
مراقبت هاي نهايي از نوزاد را توضيح دهد
علل كم وزني نوزادو راه هاي پيشگيري از آن را بداند.
از مجموع 140 ميليون كودكي كه هر سال در جهان متولد ميشوند، 95 درصد مربوط به جهان سوماند. علي رغم اينكه شانس بقاي اين نوزادان در طي 20 سال اخير تا 50% رشد داشته است، معهذا نخستين ساعات روز ها و ماه هاي زندگي آنها هنوز هم يك دوران پر از خطر است.
در زمان تولد 30ـ20% كودكان داراي وزني زير حد طبيعياند. اين وضعيت آن ها را در برابر عفونت ها و بيماري ها آسيب پذير ميسازد. حدود 50% كل مرگ و مير شيرخواران در نخستين ماه تولد رخ ميدهد. پس از آن دوران از شيرگيري آغاز ميشود، دوراني كه از هر 4 كودك زنده (نجات يافته) يكي، از لحاظ كمي و نه كيفي، غذايي شبيه شير مادر كه بتواند از نظر مواد غذايي مناسب جايگزين آن گردد را ندارد. نتيجه آنكه كودكان بيشتري در كشورهاي در حال توسعه به دوران بلوغ ميرسند در حاليكه داراي وضعيت سلامتي بسيار ضعيفي ميباشند.
ميزان مرگ و مير شيرخواران در حدود 74 در هزار در هندوستان در مقايسه با 8 در هزار در كشورهاي توسعه يافته اين كشور را در موقعيت غيرمنتظره اي در بين عقب مانده ترين كشورهاي دنيا قرار داده است.
بسياري راهكار هاي كم هزينه در دسترس است تا بتوان ميليون ها كودك را از مرگ نجات داد، مثل ايمن سازي، تغذيه با شير مادر، فاصله گذاري زايمان ها، نظارت بر رشد، شير دادن طولاني و استفاده از محلول ORS براي درمان كم آبي (1).
مراقبت هاي دوره نوزادي
اين شاخه از پزشكي كودكان شايد بيش از هر شاخه ديگر به يك كار گروهي كه در آن مجموعه اي از متخصصين زنان و زايمان، اطفال، طب اجتماعي و پيشگيري و خدمات اجتماعي و پرستاري نقش مهمي را ايفا ميكنند، وابسته است و متخصصين اطفال نقش كليدي را به عنوان هماهنگ كننده و رهبر براي كل گروه دارا ميباشند.
نخستين مراقبت هاي نوزادي
نخستين هفته زندگي، حساسترين دوران زندگي انسان بعد از تولد است. در كشور هاي فقير دنيا 60ـ50 درصد تمام مرگ هاي اطفال درنخستين ماه زندگي رخ ميدهد. و از اين مقدار بيش از نيمي ممكن است در مرحله نخستين هفته تولد تلف شوند، چرا كه در اين دواران نوزاد بايد به سرعت و به طور موفقيت آميزي خود را با جهان غريبه خارج وفق دهد. خطر مرگ در مرحله نخستين 48ـ24 ساعت پس از تولد بيش از هر زمان ديگري است.
در مناطق روستايي مشكل حادتر است، جاييكه متخصص مراقبت هاي زايمان كمياب است و شرايط محيطي خانه اي كه كودك در آن متولد ميشود معمولا رضايت بخش نيست.
هدف نخستين مراقبت هاي نوزادي عبارتست از كمك به نوزاد در روز تطابق خود با محيط غريبه خارج كه شامل :
• • حفظ و ايجاد اعمال قلبي ـ ريوي
• • پايه گذاري رژيم تغذيه اي رضايت بخش
• • حفظ دماي بدن
• • جداسازي و درمان زود هنگام ناهنجاري هاي مادر زادي
• • دوري از عفونت www.zibaweb.com
عفونت هاي مادر زادي كه بوسيله توكسوپلاسموز، سرخجه، ويروس هرپس انساني و سيفيليس (سندرم (TORCH ايجاد ميشود، با ميزان بالاي مرگ و مير نوزادان مرتبط است (2).
مراقبت هاي فوري پس از زايمان
اين مراقبت ها كه در كاهش مرگ و مير ها و عوارض اين دوره بسيار مهم است شامل :
1 ـ پاك كردن راه تنفسي
ايجاد و حفظ عملكرد قلبي ـ تنفسي مهمترين مساله در لحظه تولد كودك است و هر عمل ديگري در مرتبه دوم قرار ميگيرد. براي كمك به برقراري تنفس، راه هاي هوايي بايد از مخاط و ساير ترشحات پاك باشند.
قرار دادن كودك در وضعيت سر پايين تر از بدن ميتواند در تخليه ترشحات كمك كند. اين فرايند ميتواند بوسيله مكش ملايم جهت خروج مخاط و مايع آمنيوتيك تسهيل شود.
در صورتيكه تنفسي طبيعي در عرض 1 دقيقه ايجاد نشود، احياء نوزاد ضروري است و در مورد كودكاني كه در خلال زايمان دچار هيپوكسي شده اند اين كار صورت ميگيرد. كه در اين مواقع عمل احيا ممكن است نيازمند اقدامات فعال تري همچون مكش (Suction) استفاده از ماسك اكسيژن، وارد كردن لوله به مجاري تنفسي (intubation) و تنفس كمكي باشد.
2 ـ نمره (Apgar)
نمره (ضريب( آپگار 1 دقيقه پس از تولد و مجددا 5 دقيقه پس از تولد اندازه گيري ميشود. امروزه حذف اندازه گيري نمره آپگار يك نوزاد بخصوص نوزادان كم وزن يك سهلانگاري محسوب ميشود.
مشاهده ضربان قلب، تنفس، تن عضلاني و رنگ نوزاد بايد به سرعت و با دقت انجام شود. به هر كدام از علائم فوق نمرات.، 1، 2 تعلق ميگيرد. اين نمره ميتواند تخمين سريعي از شرايط فيزيكي كودك باشد نمره كامل بايد 9 تا 10 باشد. نمره 3ـ0 نشاندهنده آنست كه كودك به شدت غير فعال است و نمره 6ـ4 نشاندهنده حال عمومي متوسط است. نمره زير 5 نيازمند امداد فوري است. نوزادان با ضريب آپگار پايين پس از گذشت 5 دقيقه از عمرشان در معرض خطر زياد عوارض بعدي و مرگ در خلال دوران نوزادي ميباشند.
3 ـ مراقبت بند ناف
در مورد نوزاد طبيعي، هنگامي كه ضربان بند ناف متوقف شد بايد بريده و گره زده شود مزيت اين كار آن است كه كودك در حدود ده ميلي ليتر خون اضافي دريافت خواهد كرد. با بكار بردن وسايل استريل و دقت در گره زدن بند ناف، از ابتلاء نوزاد به كزاز بند ناف جلوگيري ميشود. عفونت ناف در 24 ساعت اول تولد معمول نيست.
• • ماليدن يك داروي ضد عفوني كننده روي ريشه بند ناف و پوست اطراف آن ضروري است
• • بند ناف بايد تا حد ممكن خشك بماند. تا در عرض 8ـ5 روز نكروزه شده و جدا گردد (3).
4 ـ مراقبت از چشم ها
قبل از آنكه چشم هاي نوزاد باز شود، حاشيه پلك هاي او بايد به وسيله سواب هاي استريل مرطوب پاك گردد. براي هر چشم يك سواب و از سطح داخل به سمت خارج استفاده ميشود. در بعضي كشور ها براي جلوگيري از ورم ملتحمه گنوكوكي يك قطره از محلول نيترات نقره يك درصد تازه تهيه شده، يا به جاي آن استفاده از پماد تتراسيكلين يك درصد به تنهايي داده ميشود. خروج هر ترشحي از چشم نوزاد پاتولوژيك است و نياز به درمان فوري دارد.
تجويز قطره سولفاميد يا هر نوع قطره و پماد آنتي بيوتيك چشمي ديگر بطور معمول به نوزادان در بدو تولد در جمهوري اسلامي ايران ممنوع ميباشد و در خانه هاي بهداشت در صورت مواجه شدن با عفونت چشمي خفيف ميبايست نوزادان به مدت 5 روز از قطره سولفاستاميد استفاده نمايند در عفونت هاي شديد ارجاع نوزادان بايد انجام شود(4).
5 ـ مراقبت از پوست
استحمام زودرس نوزاد بدليل هيپوترمي نبايد انجام شود. نخستين حمام به وسيله پرستاران انجام ميشود و تا يك روز قبل از مرخص شدن از بيمارستان نياز به استحمام ديگري نيست، نخستين حمام بهتر است 24 ساعت پس از تولد انجام گيرد زيرا از كاهش دماي بدن در ساعات اوليه عمر جلوگيري ميشود. در هندوستان گزارشاتي از مرگ و مير نوزادان به دنبال استحمام فوري پس از تولد ديده شده است.
6 ـ حفظ دماي بدن
دماي نرمال بدن يك نوزاد بين 5/36، 5/37 از طريق ركتال و از زير بغل 37ـ36 درجه سانتي گراد و از طريق پوست ديواره جلوي شكمي 8/36ـ2/36 درجه سانتي گراد ميباشد. يك كودك تازه متولد شده به محيط بيرون كه ممكن است 20ـ10 درجه سردتر باشد وارد ميگردد.
نوزاد كنترل دمايي چنداني ندارد و به سرعت گرماي بدن خود را از دست ميدهد بلافاصله پس از تولد بيشترين اتلاف گرما از طريق تبخير مايع از بدن مرطوب كودك رخ ميدهد و هفتاد و پنج درصد اتلاف گرما از طريق سر نوزاد است. لازم است كنترل درجه حرارت بدن نوزاد از طريق زير بغل انجام شود و حرارت سنج بايد حداقل پنج دقيقه زير بغل نوزاد باشد.
اين بسيار حائز اهميت است كه كودك فورا پس از تولد با يك حوله تميز پاك و در يك حوله گرم پيچيده شود تا براي تماس مستقيم پوست به پوست با مادر و تغذيه از شير او آماده گردد اعمالي مثل گذاشتن كودك در پهلوي مادر براي نخستين 24 ساعت را Rooming in ميگويند. كه لازم است به محض تثبيت وضع مادر و نوزاد هم اطاقي اجرا گردد. مواردي كه موقتا هم اطاقي را بايد به تاخير انداخت شامل :
الف ( موارد مربوط به نوزاد ـ ضربان قلب مداوم 160 بار در دقيقه يا بيشتر، نوزاد نارس با سن جنيني كمتر از 34 هفته، نوزاد با وزن كمتر از 2000 گرم، نوزاد مبتلا به دسترس تنفسي، نوزاد با عمل جراحي و نوزاد مبتلا به ناهنجاري مادرزادي شديد.
ب ( موارد مربوط به مادر كه شامل اختلال هوشياري مادر است و به هر دليل به مادران بايد تاكيد شود كه تحت هيچ شرايطي از پستانك، بطري شير، آب و آب قند براي شيرخوار استفاده نشود.
مادر و نوزاد بايد همزمان با يكديگر از بيمارستان مرخص شوند تابا هم بودن آنان امر شيردهي را تداوم بخشد Baby friendly hospital در جمهوري اسلامي ايران هنگام ترخيص به نوزاد واكسن ب ث ژ و هپاتيت B تزريق و قطره فلج اطفال خورانده ميشود. مادران بايد حداكثر دو هفته پس از ترخيص به يكي از واحد هاي بهداشتي درماني جهت پيگيري مراقبت هاي بهداشتي مراجعه نمايند.
كودكان نارس (Pre-Term) گرماي بدن خود را به راحتي از طريق پوست نازك خود از دست ميدهند. از قرار دادن نوزاد روي يك سطح سرد مثل سيني فلزي، تشك لاستيكي يا ترازو بايد خودداري شود و كودك بايد از ديوار هاي سرد، پنجره هاي باز و جريان هواي سرد دور نگه داشته شود (5).
7 ـ تغذيه با شير مادر (Breast feeding)
شيردهي بايد در عرض 1 ساعت پس از تولد آغاز شود، زيرا عليرغم آن كه در آن زمان شير كمي وجود دارد ولي اين كار كمك ميكند تا تغذيه و ارتباط نزديك مادر و كودك كه به نام bonding معروف است پايه ريزي شود.
نخستين شير كه به نام كلستروم يا آغوز ناميده ميشود مناسب ترين غذا براي كودك است زيرا حاوي غلظت بالاي پروتئين و ساير مواد مغذي است همچنين غني از عوامل ضد عفوني است كه كودك را در برابر عفونت هاي تنفسي و بيماري هاي اسهالي محافظت مينمايد. بايد هر زمان كه نوزاد بخواهد به او شير داده شود. شيردهي به كودك بر طبق خواسته او به وزن گيري كودك كمك ميكند. بسيار مهم است كه به مادران توصيه شود از شير بطري براي تغذيه نوزاد استفاده نكنند. بهتر است تغذيه نوزاد در برانكار حامل مادر انجام شود و در مادراني كه تحت عمل سزارين قرار ميگيرند شير دهي بايد به محض به هوش آمدن مادر انجام شود (6).
معاينه نوزاد (Neonatal exam)
نخستين معاينه بلافاصله پس از زايمان و ترجيحا در اطاق زايمان صورت ميگيرد. اين معاينه عبارتست از :
الف ( حصول اطمينان از اينكه كودك در فرآيند تولد دچار آسيب نشده است
ب ( جدا سازي كودكان با ناهنجاري بخصوص آنهاييكه به درمان سريع نيازمندند
ج ( ارزيابي ميزان رسيدگي نوزاد
مواردي كه بايد به سرعت مورد توجه قرار گيرند
• • سيانوز (كبودي( لب ها و پوست، هر گونه مشكل تنفسي، مقعد مسدود، استفراغ مداوم
• • علائمي مانند انقباضات سريع عضلاني، تشنج، سفتي گردن، برآمدگي ملاج قدامي (fontanel) و عدم ثبات درجه حرارت بدن. دومين معاينه بايد به وسيله يك متخصص اطفال در عرض 24 ساعت پس از تولد صورت گيرد. اين معاينه بايد نخستين مرحله از يك فرايند مداوم نظارت بهداشتي باشد و شامل :
1) اندازه وزن بدن، طول بدن از فرق سر تا پاشنه پا، اندازه دور سر و دور سينه
2) اندازه گيري دماي بدن به طريقي كه قبلا ذكر گرديد.
3) پوست : مشاهده كبودي (سيانوز( لب ها و پوست، زردي، رنگ پريدگي اريتماي منتشر
4) فعاليت هاي قلبي ـ تنفسي : سرعت تنفس بالاي 60 بار در دقيقه، تورفتگي قفسه سينه در هنگام دم.
5) سر و صورت : وجود هيدروسفالي، فونتانل هاي بزرگ، سياهرگ برجسته پوست سر
6) چشم ها : آب مرواريد، كونژونكتيويت
7) گوش ها : بدشكلي، لاله هاي فرعي گوش، تورفتگي
8) دهان و لب ها : وجود لب شكري و شكاف كام
9) شكم : علائم برآمدگي شكم، توده هاي غير طبيعي، مقعد مسدود
10) اندام ها و مفاصل : بد شكلي مفاصل، دررفتگي مادرزادي مفصل ران، انگشت هاي اضافي
11) ستون فقرات نقايص لوله عصبي و وجود برآمدگي هاي روي ستون فقرات
12) اندام جنسي خارجي : جنس نر :، بيضه پايين نيامده، هيدروسل در نوزادان پسر : كليتوريس بزرگ شده، مهبل چسبيده به هم در نوزادان دختر (7)
اندازه گيري كودك
اندازه گيري وزن هنگام تولد، اندازه قد و دور سر، ساده ترين و درعين حال قابل اعتمادترين وسيله اي هستند كه توسط آن ميتوان سلامتي و ميزان رسيدگي كودك را آزمود.
1 ـ وزن تولد (Birth weight)
اندازه گيري وزن تولد ترجيحا بايد در نخستين ساعات زندگي، قبل از آنكه كم شدن وزن پس از تولد بطور واضحي رخ دهد انجام گيرد. نوزاد برهنه بايد روي يك حوله تميز روي كفه ترازو گذاشته شود.
نوزاد با دقت بر طبق روش هاي استاندارد وزن ميشود. متوسط وزن تولد نوزادان در كشور هاي در حال توسعه پايين تر از اين ميزان در كشور هاي توسعه يافته است. دلايلي وجود دارد كه نشان ميدهد اين اختلاف، ژنتيكي نيست بلكه عمدتا به سوء تغذيه مادر مرتبط ميباشد.
2 ـ قد موقع تولد (Birth height)
اين اندازه گيري سريعا لازم نيست اما بايد در طي سه روز نخست انجام گيرد. طول بدن بايد با بيشترين دقت به وسيله يك صفحه اندازه گيري به نام infarlometer انجام گيرد كه داراي يك سر ثابت است كه كودك به پشت روي آن ميخوابد بطوريكه پاهايش كاملا كشيده باشد و بديهي است كه دو نفر مورد نياز است تا كودك را بطور صحيح نگهدارند. در اين روش دقت اندازه گيري 1/0 سانتي متر است.
اندازه دور سر - (Head Circumference) اين اندازه گيري با يك نوار اندازه گيري در گردي ماكزيمم در شعاع Occipitofrontal انجام ميشود.
هدف از چنين اندازه گيري عبارتست از :
1) دستيابي به اندازه هاي كودك و مقايسه با استاندارد ها در جمعيت
2) مقايسه اندازه با دوران تخمين بارداري
3) فراهم كردن يك عدد پايه براي آنكه پيشرفت هاي بعدي اندازه گيري و قابل بررسي شود (8).
غربالگري نوزادي (Screening)
هدف از غربالگري نوزادي در درجه اول عبارتست از جدا كردن نوزادان با ناهنجاري هاي قابل درمان ژنتيكي، رشدي و ساير ناهنجاري ها و در درجه دوم فراهم آوردن مشاوره ژنتيكي براي والدين آن ها. ضريب آپگار و معاينات باليني رايج، تست هاي ساده غربالگري ميباشند، كه بايد روي تمامي نوزادان انجام گيرد. 10 تا 15 ميلي ليتر از خون بند ناف در هنگام تولد بايد جمع آوري و در يخچال نگهداري شود كه براي تعيين گروه خون، تست كمبس و ساير تست ها در صورت نياز به كار ميآيد.
در سال هاي اخير پيشرفت هاي زيادي براي غربالگري ناهنجاري هاي متابوليك مادرزادي، هموگلوبينوپاتي ارثي و ناهنجاري هاي گلبول هاي قرمز در دنيا انجام گرفته است. از آنجاييكه اين بيماري ها نادرند، غربالگري كلي جمعيت براي آن ها نه قابل توجيه است و نه از لحاظ تكنيكي ممكن به هر حال فقط تعداد اندكي تست براي يك برنامه غربالگري معرفي شده اند. معمول ترين ناهنجاري هايي كه غربالگري ميشوند در زير مورد بحث قرار گرفته اند.
الف ( فنيل كتونوري (PKU)
يك ناهنجاري نادر با وقوع 1 در 10000 يا20000 تولد است كه در آن متابوليسم آمينواسيد ها مختل ميباشد يك صفت اتوزومال مغلوب در كودكان است و با فقدان آنزيم فنيل آلانين هيدروكسيداز (PAH) همراه است كه اين آنزيم فنيل آلانين را به تيروزين تبديل ميكند و در صورتي كه كودك غذاي حاوي فنيل آلانين دريافت كند به عقب افتادگي ذهني و حملات صرعي مبتلا خواهد شد.
اندازه گيري فنيل آلانين خون در نوزادان در بسياري از كشور ها به وسيله گوترين (Guthrine) انجام ميگيرد آزمايش هر سه نوع بيماري متابوليكي كه شامل فنيل كتونوري، گالاكتوزمي و بيماري ادرار شربت افرا يا Mople syrup urine يا ادرار چسبناك ميباشد، با گرفتن خون از كودك 10ـ6 روزه با شكافي در پاشنه پا امكان پذير است و جمع آوري 3 يا 4 قطره از آن روي يك كاغذ خشك كن ضخيم. درمان فنيل كتونوري شامل رژيم غذايي فاقد فنيل آلانين و رعايت هدايت دقيق رژيم غذايي در كودكان مبتلا است كه به رشد طبيعي جسمي و ذهني منجر خواهد شد.
ب ( كم كاري تيروئيد نوزادي (Hypothyroidism)
اين معمول ترين ناهنجاري است كه غربالگري ميشود، اين بيماري منجربه عواقب جدي بعد از تولد شامل عقب ماندگي شديد ذهني ميگردد كه در يك تا دو ماه اول عمر قابل پيشگيري است. اندازه گيري هورمون هاي تيروئيد شامل T4 ، T3 يا TSH 0 با معاينه خون بند ناف نوزادان امكان پذير است.
ج ( تست كومبس بطور دقيق بر روي تمام بچه هاي با مادران RH منفي انجام ميگيرد
د ( گلبول داسي شكل يا ساير هموگلوبينوپاتي ها
الكتروفورز ژل آگار روي كودكاني كه مادرانشان گلبول داسي شكل دارند يا ساير بيماري ها مثل تالاسمي و كمبود آنزيم گلوكز شش فسفات دهيدروژناز.
ه ( دررفتگي مادرزادي مفصل ران
شامل تغيير وضعيت ران نوزاد از حالت adducted به abducted در حاليكه ران در حالت Flexion است. اين تست روي تمام كودكان 14ـ6 روزه انجام ميشود و در فواصل ماهانه تا زماني كه كودك 4 ماهه شود نيز تكرار ميگردد. تشخيص بايد در يك يا دو هفته اول پس از تولد به اين دليل كه درمان ميتواند تا قبل از آنكه كودك به مرحله ايستادن برسد كامل شود. عدم تشخيص به موقع كودك را در معرض جراحي هاي مشكل متعددي در دوره هاي بعدي زندگي اش قرار ميدهد (9).
تشخيص نوزادان در معرض خطر
تعداد نوزادان و كودكان 1 تا 5 ساله در يك جامعه يا كودكان حضور يافته در يك كلينيك سلامتي كودكان ممكن است آنقدر زياد باشد كه امكان اختصاص وقت و توجه كافي به تمام آن ها نباشد. بنابراين ضروري است كه در معرض خطر ها را بخصوص شناسايي كرد و براي آن ها مراقبت هاي ويژه و فوري ارائه داد زيرا كودكان در معرض خطر هستند كه مرگ و مير هاي دوران كودكي و نوزادي را افزايش ميدهند. معيار هاي اساسي براي تشخيص اين نوزادان عبارتند از :
1) وزن تولد كمتر از 5/2 كيلوگرم
2) دوقلويي يا چندقلويي
3) نوبت تولد پنجم يا بيشتر
4) تغذيه مصنوعي با شير خشك
5) وزن زير 70% وزن مورد انتظار (به معناي سوء تغذيه درجه 2 يا 3)
6) عدم افزايش كافي وزن در خلال سه ماه متوالي
7) كودكان با PEM (سوء تغذيه پروتئين ـ انرژي( و اسهال
8) كودكان با مادران شاغل يا تك والدي (10)
مراقبت هاي نهايي از نوزاد
وزن كم موقع تولد (LBW)
وزن هنگام تولد نوزاد مهمترين و تنها تعيين كننده شانس بقاء، رشد سالم و تكامل او ميباشد. دو گروه از كودكان كم وزن يا LBW وجود دارد ـ آنهاييكه نارس به دنيا ميآيند (دوران بارداري كوتاه) و آنهاييكه عقب ماندگي رشد جنيني دارند. در كشورهايي كه جمعيت كودكان LBW آن ها كمتر است دوره بارداري كوتاه علت اصلي است. در كشور هايي كه اين نسبت بالا است (مثلا هند) بيشترين موارد مربوط به عقب ماندگي رشد جنيني است.
بر طبق قرار داد بين المللي وزن كم بدو تولد به عنوان وزن كمتر از 2/5 kg (تا سقف 2499 گرم) تعريف شده است. اندازه گيري ترجيحا در نخستين ساعات زندگي قبل از كم شدن قابل ملاحظه وزن پس از تولد صورت ميگيرد. سه گروه تقسيم ميشوند كه اصطلاحات, Pre-term Post-term و Term در مورد آن ها بكار ميرود به ترتيب زير :
الف ـ Pre-term كودكاني كه قبل از پايان هفته 37 بارداري به دنيا ميآيند (كمتر از 259 روز( و قبل از موعد مقرر، ناميده ميشوند.
ب ـ Term كودكاني كه از 37 هفته كامل تا كمتر از 42 هفته كامل (259 تا 293 روز( بارداري به دنيا ميآيند و طبيعي ميباشند.
ج ـ Post-term كودكاني كه پس از 42 هفته كامل يا هر زمان پس از آن (294 روز و بيشتر( از بارداري به دنيا ميآيند و بعد از موعد مقرر، ناميده ميشوند.
الف ـ كودكان Pre-Term
كودكاني هستند كه بسيار زود متولد ميشوند، قبل از 37 هفتگي. رشد داخل رحمي آن ها ممكن است طبيعي باشد. اين بدين معناست كه وزن، قد و رشد آن ها ممكن است در دوره جنيني در محدوده نرمال باشد. با مراقبت هاي خوب دوران نوزادي اين كودكان ميتوانند به رشد خوب برسند و در سن 2 تا 3 سالگي داراي اندازه هاي نرمال و تكامل طبيعي خواهند بود.
حدودا دو سوم تمام كودكان كم وزن در كشور هاي توسعه يافته به دنيا ميآيند و علت آن : چندزايي، عفونت هاي حاد، كار جسماني سخت، پرفشار خوني در حاملگي و 000 در موارد بسياري علت ناشناخته است. كه اغلب با اقداماتي از قبيل غربالگري قبل از زايمان و مراقبت هاي آن، عدم تشويق به بارداري در سنين ميانسالي و درمان پرفشار خوني و قابل پيشگيري است (11).
(SFD) Small for date babies اين كودكان ممكن است Term يا pre-Term باشند. آن ها كمتر از 10% وزن مطابق با سن جنيني خود را دارا هستند اين كودكان به وضوح نتيجه عقب افتادگي رشد جنيني داخل رحمي ميباشند عوامل مرتبط با عقب ماندگي رشد داخل رحمي متعددند و وابسته به مادر، جنين و جفت ميباشند عوامل مادري شامل سوء تغذيه، كم خوني شديد، كار بدني شديد و سنگين در طول بارداري، هيپرتانسيون، مالاريا، مسموميت خوني، مصرف دخانيات، شرايط اقتصادي پايين، قد كوتاه مادر سن پايين، فواصل زايماني كوتاه، بيسوادي و . . . علل مربوط به جفت شامل عدم كفايت جفت و ناهنجاري هاي جفتي ميباشد.علل جنيني شامل ناهنجاري هاي جنيني، عفونت هاي داخل رحمي، ناهنجاري هاي كروموزمي و چندقلويي.كودكان SFD در معرض خطر بالاي مرگ نه تنها در طول دوران نوزادي هستند بلكه در طول شيرخوارگي نيز ميباشند.
بسياري از آن ها قربانيان سوء تغذيه پروتئين ـ انرژي (PEM) و عفونت ها هستند.
از 142 ميليون نوزادي كه در سال 1990 در دنيا متولد شدند 25 ميليون كم وزن بودند كه 19 ميليون آن مربوط به كشور هاي در حال رشد بودند. به عبارت ديگر از هر شش نوزاد يكي كم وزن به دنيا ميآيد كه البته از 4 درصد در بعضي كشورهاي در حال رشد تا شيوع 50 درصد در كشورهاي عقب مانده تر متفاوت است. هدف بهداشت براي همه رسيدن به عدد ده درصد در سال هاي آتي است (11، 12).
خلاصه
دوران نوزادي دوران خاص و مهمي از زندگي انسان را تشكيل ميدهد بسياري از مشكلات و بيماري ها فقط مربوط به اين دوران ميباشد و در مراحل بعدي زندگي كودك ديده نميشود. به همين دليل مرگ و مير در دوران نوزادي و بخصوص ساعت ها و روزهاي اول عمر از هر دوره ديگري بيشتر است.
مراقبت و پرستاري، تغذيه، پيشگيري و تشخيص و درمان بيماري هاي نوزادان همكاري و آمادگي تجربي و علمي نزديكي را بين مادر، پرستار و پزشك ايجاب ميكند. آموزش مادر ميتواند در حل مشكلات و پيشگيري از آن كمك موثري نمايد.
مهمترين مساله در مراقبت هاي دوران نوزادي شناخت كامل نوزاد طبيعي است. بعد از تولد نوزاد پاك كردن راه هاي تنفسي نوزاد، اندازه گيري ضريب آپگار، مراقبت از بند ناف، چشم ها، پوست، حفظ دماي بدن و تغذيه با شير مادر بلافاصله بعد از تولد از كار هايي است كه باعث ارتقاء سلامت و كاهش مرگ و مير نوزادان ميگردد و از اثرات سوء و غير قابل برگشت بيماري هاي دوره نوزادي در دستگاه هاي مختلف بدن و بخصوص دستگاه عصبي جلوگيري نمايد.